"Virgin state of mind"
!That's it
۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه
page 2
سلام ..
حال همه ی ما خوب است ..
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ..
که مردم به آن شادمانی ِ بی سبب می گویند ..
با این همه عمری اگر باقی بود ..
طوری از کنار ِ زندگی می گذرم ..
که نه از زانوی ِ آهوی ِ بی جفت بلرزد و نه ..
این دل ِ ناماندگار بی درمان ..

تا یادم نرفته است بنویسم ..
حوالی ِ خواب های ما سال ِ پر بارانی بود ..
می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است ..
اما تو لااقل، حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی ..
ببین انعکاس تبسم رویا ..
شبیه شمایل شقایق نیست !
راستی خبرت بدهم ..
خواب دیده ام خانه ای خریده ام ..
بی پرده، بی پنجره، بی در، بی دیوار .. هی بخند !

یادت می آید رفته بودی ..
خبر از آرامش آسمان بیاوری ؟!
نه ری را جان ..
نامه ام باید کوتاه باشد ..
ساده باشد ..
بی حرفی از ابهام و آینه ..

از نو برایت می نویسم ..
حال همه ی ما خوب است ..
اما تو باور مکن !

برچسب‌ها: